عوامل موثر در کودک آزاری (بخش دوم)
عوامل مؤثر در پدیده کودک آزاری می تواند ناشی از جامعه و مشکلات آن است؛ مانند فقر اقتصادی، نواقص و ابهامات قانونی، مشکلات محیط های آموزشی، فقدان نظارت کارشناسانه بر مراکز نگهداری کودکان و حمایت از آنها، ضعف باورهای دینی و همچنین ناشی از وضعیت والدین و سرپرستان باشد. با ما همراه باشید.
بخش اعظمی از موارد کودک آزاری در اثر کودک آزاری همراه با آزار جسمی و عاطفی و ناشی از غفلت والدین است اموری که به یقین با وجود مهارت های تربیتی والدین قابل پیشگیری است.
ب. عوامل ناشی از مشکلات اجتماعی
1. نقص یا ابهاماتی قانونی
یکی از عوامل اجتماعی - سیاسی کودک آزاری در برخی کشورها، فقدان قوانین حمایتی از کودکان است. در ایران با تلاش های خوب قانونگذاران و با تکیه بر اصول اسلامی، قوانین خوبی وضع شده، اما با این وجود هم چنان نواقص و ابهامات قانونی محسوس و مؤثر است. قانون حمایت از کودکان و موادی از قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی و آئین دادرسی، گرچه تا حدودی خلاء قانونی را پر کرده است. اما مبتلا به ابهامات و نواقصی است که دست دستگاه قضایی و مراکز مددکاری را بسته است. دو موضوع برجسته در این زمینه، عدم شفاف سازی کودک آزاری جسمی و روحی و ارتباط آن با تنبیه بدنی است؛ چرا که قوانین حدمتعارف تنبیه مدنی را تعریف نکرده، ضمن این که قانون میتوانست به اولویت بندی راهکارهای مناسب تربیتی نیز بپردازد.
از سوی دیگر، ضعف سیستم گزارش دهی و کشف جرم در حوزه کودک آزاری، ضرورت اهتمام بیشتر قانون گذاران در جهت ارائه راهکارهای قانونی بیش از پیش میطلبد. ضمن این که مجازاتها و اقدامات تامینی مناسب با کودک آزاری نیز خود بحثی مهم است؛ چرا که به راحتی نمی توان در همه موارد حکم به عزل سرپرست خانواده ای به سبب آزار کودک داد؛ زیرا بخشی از این پدیده ها، ناشی از نا آگاهی، ضعف اقتصادی و عواملی از این دست اند، که با صرف مجازات زندان یا جریمه نقدی قابل جبران نیست. چنان که جدا کردن فرزند از خانواده نیز زیان بار بوده، تاثیر منفی دیگری بر کودک دارد. لذا باید روش های آموزشی و مهارت های تربیتی والدین را افزایش داد و تا آنجا که ممکن است از مجازات هایی که خود عوارض جبران ناپذیری بر نهاد خانواده دارد، خودداری کرد.
از سوی دیگر، ضعف سیستم گزارش دهی و کشف جرم در حوزه کودک آزاری، ضرورت اهتمام بیشتر قانون گذاران در جهت ارائه راهکارهای قانونی بیش از پیش میطلبد. ضمن این که مجازاتها و اقدامات تامینی مناسب با کودک آزاری نیز خود بحثی مهم است؛ چرا که به راحتی نمی توان در همه موارد حکم به عزل سرپرست خانواده ای به سبب آزار کودک داد؛ زیرا بخشی از این پدیده ها، ناشی از نا آگاهی، ضعف اقتصادی و عواملی از این دست اند، که با صرف مجازات زندان یا جریمه نقدی قابل جبران نیست. چنان که جدا کردن فرزند از خانواده نیز زیان بار بوده، تاثیر منفی دیگری بر کودک دارد. لذا باید روش های آموزشی و مهارت های تربیتی والدین را افزایش داد و تا آنجا که ممکن است از مجازات هایی که خود عوارض جبران ناپذیری بر نهاد خانواده دارد، خودداری کرد.
2. مشکلات محیط آموزشی
مهمترین محیط آموزشی کودکان مدارس است. مدرسه، جایی است که کودک زمان بسیار زیادی از عمر خود را در آن می گذارند. بنابراین مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد می شود، مانند انتظار بیش از حد، ندیدن تفاوتها، اضطراب، ترس ناشی از رقابت های شدید، تبعیض، تنبیه بدنی، تحقیر، توهین و... سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان می شود. به گفته برخی از محققین، سیستم ناکارآمد ارزش گذاری در مدارس و شیوه های تنبیهی نامناسب از عواملی است که سبب مشکلات پیش گفته می گردد. البته بخشی از چنین مشکلاتی به ناتوانی های تربیتی معلمین باز می گردد. بنا به آمار انجمن حمایت از حقوق کودکان، 6/3 درصد از کودک آزاریها در سال 84 توسط مدیران و معلمان بوده است.
معلمانی که تنبیه بدنی یا توهین و تحقیر بی رویه را در دستور کار خود قرار می دهند، به نتایج زود بازده آموزشی و کنترل پلیس بیشتر بها می دهند. در کلاس هایی که معلم آن در تنبیه بدنی دست کار آمدی دارد، خیال وی از منظر اطلاعات علمی نیز راحت است؛ زیرا دانش آموزان، جرات سؤال کردن از چنین معلمانی ندارند و سکوت ناشی از نظم پادگانی در کلاس های درس این معلمان، فرصت کافی برای انجام کارهای شخصی و مطالعه روزنامه و... نیمه پایانی جلسه نود دقیقه ای، در اختیار آنها قرار می دهند. تنبیه بدنی بر خلاف تصور ظاهر، از اقتدار معلم ناشی نمی شود و بر عکس از ضعف علمی و کلاس داری وی نشات می گیرد، بنابراین معلمانی که با سواد و صبورند از اقتدار بیشتری در میان دانش آموزان برخوردارند. از سوی دیگر تغییر نگاه نظام سیاسی نسبت به مدیریت اداره آموزش و پرورش و تغییر نگرش جامعه از نقش مصرفی بودن به نقل تولید بودن نظام آموزشی، به تقویت این باور کمک خواهد کرد، که افراد متعهد و متدین، با ضریب هوشی و تحصیلات علمی بالا به لحاظ گستردگی دامنه فضای عملکردی، تاثیرگذاری بیشتری را میتوانند در سیستم آموزشی ایفا کنند.
معلمانی که تنبیه بدنی یا توهین و تحقیر بی رویه را در دستور کار خود قرار می دهند، به نتایج زود بازده آموزشی و کنترل پلیس بیشتر بها می دهند. در کلاس هایی که معلم آن در تنبیه بدنی دست کار آمدی دارد، خیال وی از منظر اطلاعات علمی نیز راحت است؛ زیرا دانش آموزان، جرات سؤال کردن از چنین معلمانی ندارند و سکوت ناشی از نظم پادگانی در کلاس های درس این معلمان، فرصت کافی برای انجام کارهای شخصی و مطالعه روزنامه و... نیمه پایانی جلسه نود دقیقه ای، در اختیار آنها قرار می دهند. تنبیه بدنی بر خلاف تصور ظاهر، از اقتدار معلم ناشی نمی شود و بر عکس از ضعف علمی و کلاس داری وی نشات می گیرد، بنابراین معلمانی که با سواد و صبورند از اقتدار بیشتری در میان دانش آموزان برخوردارند. از سوی دیگر تغییر نگاه نظام سیاسی نسبت به مدیریت اداره آموزش و پرورش و تغییر نگرش جامعه از نقش مصرفی بودن به نقل تولید بودن نظام آموزشی، به تقویت این باور کمک خواهد کرد، که افراد متعهد و متدین، با ضریب هوشی و تحصیلات علمی بالا به لحاظ گستردگی دامنه فضای عملکردی، تاثیرگذاری بیشتری را میتوانند در سیستم آموزشی ایفا کنند.
3. فقدان نظارت کارشناسانه برمراکز نگهداری کودکان و حمایت از آنها
در صد نسبتا بالایی از کودک آزاریها، به مؤسسات نگهداری کننده از کودکان باز می گردد. بنا به آمار دبیر انجمن حمایت از کودکان 7/5 درصد از کودک آزاران، از مؤسسات نگهداری کننده کودک بوده اند. با ریشه یابی این پدیده در مراکز بهزیستی، روشن میشود که یکی از دلایل عمده چنین اموری از سویی، کمبود امکانات و حمایت های لازم، و از سوی دیگر ناتوانی های تربیتی مربیان و مسئولین این مراکز و فقدان نظارت کافی نسبت به این مراکز بوده که، منجر به وقوع حوادثی تلخ در مراکز حفظ و نگهداری کودکان بی سرپرست می شود.
پس از حادثه کودک آزاری در یک مرکز بهزیستی در زنجان، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی در گفت و گو با فارس گفت: «احتمال تکرار حوادث مشابه کودک آزاری زنجان در مراکز دیگر بهزیستی نیز وجود دارد. حادثه کودک آزاری در زنجان معلوم نداشتن نیروهای کافی در بهزیستی است، حتی در یک خانواده که 2 فرزند دارد نیز امکان کودک آزاری وجود دارد، حال تصور کنید در یک مرکز شبانه روزی نگهداری کودکان، که حداقل 50 کودک در آن هستند و فقط یک مادریار وجود دارد، معلوم است که باید عصبی شود و رفتار مناسبی با بچه ها نداشته باشد، زیرا وی نیز خسته می شود و اگر برای کارهای شخصی از مرکز بیرون برود، مادریار دیگری نیست که جایگزین او شود».
پس از حادثه کودک آزاری در یک مرکز بهزیستی در زنجان، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی در گفت و گو با فارس گفت: «احتمال تکرار حوادث مشابه کودک آزاری زنجان در مراکز دیگر بهزیستی نیز وجود دارد. حادثه کودک آزاری در زنجان معلوم نداشتن نیروهای کافی در بهزیستی است، حتی در یک خانواده که 2 فرزند دارد نیز امکان کودک آزاری وجود دارد، حال تصور کنید در یک مرکز شبانه روزی نگهداری کودکان، که حداقل 50 کودک در آن هستند و فقط یک مادریار وجود دارد، معلوم است که باید عصبی شود و رفتار مناسبی با بچه ها نداشته باشد، زیرا وی نیز خسته می شود و اگر برای کارهای شخصی از مرکز بیرون برود، مادریار دیگری نیست که جایگزین او شود».
4. ضعف باورهای دینی
بزرگترین عامل وقوع کودک آزاری را میتوان در ضعف باورهای کودک آزاران دانست؛ زیرا کسی که معتقد به مکافات عمل در دنیا و عالم آخرت باشد، هیچ گاه به خود جرات ظلم کردن به کودکان بی پناه را نمی دهد؛ چرا که بر اساس حدیثی نبوی، خداوند متعال می فرمایند: «اشتد غضبی علی من ظلم احدا لا یجد ناصرا غیری ؛ خشم من بر ظلم کننده به کسی که هیچ پناهی غیر از من ندارد، شعله ور است». به ویژه کودک آزاری های جنسی که مجازات های سنگین آن نشانگر قباحت بسیار آن است. اباحه گری و بی توجهی به معیارهای دینی، عمده ترین کودک آزاری جنسی، به ویژه از سوی والدین کودک است.
ج. عوامل ناشی از وضعیت والدین
1. فقدان مهارت های تربیتی
بزرگترین عامل کودک آزاری های جسمی، عدم مهارت و ناتوانی والدین در برابر کنترل رفتار کودکانه کودک است. برخی از والدین، نزدیکترین راه برای اصلاح رفتارهای کودک خود را تنبیه بدنی می بینند، که با تکرار از سوی والدین، کودک کم کم بدان عادت می کند، در این شرایط برخی والدین ناشیانه به سخت تر کردن تنبیه بدنی و روانی خود رو می آورند و تا آن جا پیش می روند، که از در لجبازی با کودک معصوم و خام، صدمات جبران ناپذیری به کودک وارد می آورند. در این میان، ناتوانی مادران در کنترل و هدایت رفتار کودکان نقش پر رنگتری دارد. از این رو، ضروری است تا مادران بیشتر در صدد تربیت و مهار رفتار ناهنجار کودک خود با یادگیری روش های صحیح تربیت فرزند باشند.
اگر مادر فضای خانه را به درستی مدیریت کند، کار به جایی نخواهد کشید، که پدر خسته و کلافه از کار، متوسل به رفتارهای آزار گرانه شود. حتی مادر می توان پدر را نیز به شیوه های مناسب و جدید تربیتی آگاه نموده. مانع از خشونت او علیه کودک معصوم شود.گرچه وظایف پدر به جای خود باقی است. به طور کلی والدین باید با جدیت در صدد تربیت صحیح کودک با استفاده از روش های مناسب باشند و صرفا در صدد بزرگ کردن جسم و پر کردن شک او نباشند. طبق آمار ارائه شده از سوی دبیر انجمن حمایت از کودکان بد سرپرست سازمان بهزیستی استان اصفهان، در سال 85 از میان پرونده های موجود، در این انجمن موارد کودک آزادی عاطفی 19 درصد، جسمی 15 درصد، جنسی 7 درصد، غفلت 11 درصد، جسمی و غفلت 11 درصد، عاطفی و غفلت 3 درصد، جسمی و عاطفی و غفلت 30 درصد موارد کودک آزاری را شامل می شود. چنان که مشاهده می شود، بخش اعظمی از موارد کودک آزاری در اثر کودک آزاری همراه با آزار جسمی و عاطفی و ناشی از غفلت والدین است اموری که به یقین با وجود مهارت های تربیتی والدین قابل پیشگیری است.
اگر مادر فضای خانه را به درستی مدیریت کند، کار به جایی نخواهد کشید، که پدر خسته و کلافه از کار، متوسل به رفتارهای آزار گرانه شود. حتی مادر می توان پدر را نیز به شیوه های مناسب و جدید تربیتی آگاه نموده. مانع از خشونت او علیه کودک معصوم شود.گرچه وظایف پدر به جای خود باقی است. به طور کلی والدین باید با جدیت در صدد تربیت صحیح کودک با استفاده از روش های مناسب باشند و صرفا در صدد بزرگ کردن جسم و پر کردن شک او نباشند. طبق آمار ارائه شده از سوی دبیر انجمن حمایت از کودکان بد سرپرست سازمان بهزیستی استان اصفهان، در سال 85 از میان پرونده های موجود، در این انجمن موارد کودک آزادی عاطفی 19 درصد، جسمی 15 درصد، جنسی 7 درصد، غفلت 11 درصد، جسمی و غفلت 11 درصد، عاطفی و غفلت 3 درصد، جسمی و عاطفی و غفلت 30 درصد موارد کودک آزاری را شامل می شود. چنان که مشاهده می شود، بخش اعظمی از موارد کودک آزاری در اثر کودک آزاری همراه با آزار جسمی و عاطفی و ناشی از غفلت والدین است اموری که به یقین با وجود مهارت های تربیتی والدین قابل پیشگیری است.
2. اشتغال مادر
یکی از عوامل آزار کودک از سوی مادر و کمبودهای عاطفی کودکان اشتغال پاره وقت و یا تمام وقت مادر است. متاسفانه برخی از مادران پیش از این که به فکر رسیدگی به مشکلات و نیازهای تربیتی کودک باشند، به فکر پر کردن جیب خود برای رفاه بیشتراند. برخی مادران پیش از این که خود را مادر بدانند، خود را کارگر سرمایه داران می دانند. کودکی که در روز فقط چند ساعت در کنار مادری خسته وبی حوصله، که وظایف گوناگون خانه اش عقب افتاده است به سر می برد، بسیار مورد غفلت، بی توجهی، کمبود عاطفی، انحرافات اخلاقی، قرار گرفته و گاه مورد آزار مادر بی حوصله و پر مشغله قرار می گیرد، که اغلب چنین کودکانی، غالب ساعت های عمر خود را زیرنظر مربیان مهد کودکی که مشخص نیست تا چه اندازه احساسات و نیازهای کودک را درک می کنند، می گذرانند و کمتر طعم محبت های مادرانه را احساس می کنند.
ادامه دارد...
نویسنده : محمدحسین طارمی
منبع: پگاه حوزه 1388 شماره 252
ادامه دارد...
نویسنده : محمدحسین طارمی
منبع: پگاه حوزه 1388 شماره 252
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}